روز نوشت های یک دو قطبی

اینجا بلند فکر میکنم ..من یک رها شده هستم و حالا خاطراتم رو در مسیر پروازم اینجا به یادگار ثبت میکنم🌱

اینجا بلند فکر میکنم ..من یک رها شده هستم و حالا خاطراتم رو در مسیر پروازم اینجا به یادگار ثبت میکنم🌱

مثلا هشت روز مونده ب عید

ظهر ها که میشه از ساعت حدود یازده تا دو و نیم سه خیلی حالم بد میشه ..یک هجمه ای از ترس و تشویش و اظطراب بهم رو میاره که واقعا حالمو بهم میزنه این وضعیت .. ولی چاره ای نیست.. و من باید مدارا کنم با این موضوع.. الان که ساعت سه شده حالم بهتره و دنبال راهکارم برای بهتر شدن وضعیتم..فک کنم اگه بنشینم وویس ها مو کامل کنم و بره کنار استرسم کمتر بشه.. در مورد اینکه فکر اون دختره «ز» عوضی و دوست بدتر از خودش که حجم ترس و اظطراب رو هر سری با فکر کردن بهشون متحمل میشم، باید با مشاورم صحبت کنم...فعلا همین ..

+باورم نمیشه..امروز شده  هفت روز مونده تا بهار...امروز آخرین جمعه سال نود و هسته! سالی که نه خیلی خوب بود و نه خیلی بد ..نمیدونم ..شایدم یکی ازین دوتا بود مطلق..دوست ندارم فکر کنم راجع بش.. فقط اینکه بگم از ۹۹ یه کم میترسم.. میترسم از پایان ناممم ..از امتحانای ترم چه بهار چه پاییز...نمیدونم ..

  • سوفی

نظرات  (۱)

  • فاطمه حسینی
  • غصه نخور 

    همه چی درست میشه :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی