روز نوشت های یک دو قطبی

اینجا بلند فکر میکنم ..من یک رها شده هستم و حالا خاطراتم رو در مسیر پروازم اینجا به یادگار ثبت میکنم🌱

اینجا بلند فکر میکنم ..من یک رها شده هستم و حالا خاطراتم رو در مسیر پروازم اینجا به یادگار ثبت میکنم🌱

زبان تسلی بخش دردها 🙂

تصمیم گرفتم هر وقت حالم گرفته بود فقط برم سراغ زبان .. حالا از هر نوعی.. مثل خوندن لغت .. حفظ کردن یه آهنگ .. خوندن مقاله غیر درسی.. هرچی .. 

میدونی ...خیلی وقته همدم های من همین کتابا و مقاله ها و زبان خوندنن...خیلی وقته با تنهاییم اونقدر اخت شدم که نمیفهمم آدما چطوری با هم دیگه میتونن انقد خوش بکذرونن.. به هر حال زندگی من همینه ..مدتهاست باهاش اخت شدم🤦🏻‍♀️

  • سوفی

نظرات  (۱)

تا وقتی دنیاهای جدیدی را کشف نکردیم.. همه دلخوشی هامون در یک محدوده تکراری هست.. نمیدونم اون تلنگر اول چجوری باید شکل بگیره.. که تبدیل بشیم به ماهی سیاه کوچولو... ولی تا وقتی تبدیل به ماهی سیاه نشدیم هیچ درکی نمیتونیم داشته باشیم.. هیچ درکی از اینکه همه دلخوشی ها همین نیست، همینایی که در این محدوده هست نیست.. دلخوشی های اصلی بیرون این زندان ذهن ماست.. باید یه درهای جدیدی باز بشه به این ذهنمون.. هر چند بعضا به اندازه ای اسیر مشکلات میشیم که دیگه جدا شدن از این زندان سخت میشه... فکر میکنم همیشه باید یه یادداشت رو دیوار اتاقمون باشه.. که صبح که بیدار شدیم یادمون بندازه باید دنبال کدام پنجره ها بگردیم.. که بیدار شدیم واسه باز کردن کدوم پنجره.. کدوم قله... یه وقتایی فراموش میکنیم که خودمونو زنده نگه داریم.. ولی این یادداشت تلنگری میشه که سریع به خودمون بیایم..

آره سوفی... باید ماهی سیاه کوچولو باشیم که لمس کردن بزرگمون میکنه.. لمس همه جاده های زندگی.. 

پاسخ:
مرسی رضا خیلی قشنگ نوشتی🙂

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی