تپلی می نویسد
سوفی | جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۲۱ ب.ظ |
۰ نظر
نمیدونم چرا نمیتونم کار کنماز صبح که پا شدم فقط دور خودم گشتم..مثلا قرار بود بشیینم سر پایان نامم ...آلمانی بخونم ...کلی کتاب نخونده دارم ... از امروز واااقعا میخوام دوباره شروع کنم. فردا قراره دکتر.ح روببینم ..حرفای مهمی دارم که باید بهش بزنم.ساعت چهار عصر جمعه هست ..یه عصر آروم مرداد ماهی...آخ که چقدر ذوق دارم از اومدن شهریور:) هم هیجان اومدن نتیجه ها هم نزدیکتر شدن به پاییز..این وسط یه مراسم ختمم دعوتیم و نمیشه نرم من..با وجود اینکه برام ابدا خوب نیست .
می دونم هم سن و سالاام جمعه هاشون زمین تا زیر زمین با من فرق داره ..و اینم میدونم که خودم خیلی وقتها شک میکنم که کارم درسته یا نع..با این حال ته دلم راضیم . می دونم بالاخره به نتیجه می رسم . منشا و علت این تصمیمم رو تو یه پست میگم ..فعلن
- ۹۸/۰۵/۲۵